الفبای ناخوانای احساس

یک قلم، دفتری هزار برگ و یک دنیا حرف، از کجا آغاز کنم که من با تو آغاز شدم ای خدای خوبم.

الفبای ناخوانای احساس

یک قلم، دفتری هزار برگ و یک دنیا حرف، از کجا آغاز کنم که من با تو آغاز شدم ای خدای خوبم.

بالاخره بعد از 4 سال امام مهربانی ها من رو برای زیارت بارگاهش طلبید. چند وقت بود که دلم برای زیارت حرمش پر میکشید ولی خب قسمت نمیشد تا اینکه یه روز خاله زری پیام داد که میای بریم مشهد ؟ منم با پرویز صحبت کردم اونم گفت اگر دوست داری برو. خلاصه اینکه منو و آریان و خاله زری و مادربزرگم و خاله گلناز و شوهرش و دختر خاله ام و باباش عصر روز دوشنبه هفتم مرداد با قطار از اصفهان راهی مشهد شدیم و یکشنبه سیزدهم مرداد برگشتیم. با اینکه با وجود آریان خیلی اذیت شدم و تمام فکر و ذکرم این بود که برای آریان اتفاقی نیوفته و کلا با سفرهای قبلی زمین تا آسمون فرق داشت ولی سفر خوبی بود. همین که تونستم یک بار دیگه برم زیارت، خودش کلی ارزش داشت. امیدوارم که امام رضا شفاعت کنه و خدا حاجات همه و من رو برآورده کنه.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۸/۰۵/۱۵
الهام پرتو

نظرات  (۲)

۱۵ مرداد ۹۸ ، ۱۰:۴۴ دچارِ فیش‌نگار

زیارت قبول :)

پاسخ:
قبول حق باشه

خداوند قبول کنه

پاسخ:
ان شاالله

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی