الفبای ناخوانای احساس

یک قلم، دفتری هزار برگ و یک دنیا حرف، از کجا آغاز کنم که من با تو آغاز شدم ای خدای خوبم.

الفبای ناخوانای احساس

یک قلم، دفتری هزار برگ و یک دنیا حرف، از کجا آغاز کنم که من با تو آغاز شدم ای خدای خوبم.

۱ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

شاید این روزها باید خیلی خوشحال باشم و ذوق کنم برای اتفاقاتی که برام پیش اومده ولی واقعیتش نه خوشحالم و نه حال خوبی دارم. این روزها دلم راه خودش رو میره و عقلم هم راه خودش رو. منم نشستم سر دوراهی و کشمکش این دوتا رو تماشا میکنم. هر کدوم از این دو با منطق خودش میخواد من پا توی مسیرش بذارم و همراهش بشم. اما با هر کدوم که میرم از نیمه ی راه دوباره برمیگردم سر همون دوراهی.
اصلا این روزهام رو دوست ندارم.
خیلی آشفته ام و این رو از این چندتا خط نوشته میشه فهمید

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۴ ، ۱۵:۱۹
الهام پرتو